پل کریگ رابرتس، برگردان: آمادور نویدی
غرب آماده جنگ میشود– چرا؟
نوشته: پل کریک رابرتتس
برگردان: آمادور نویدی
چرا غرب آماده جنگ میشود؟
تصمیم آلمان مبنی بر میزبانی موشکهای میان– برد آمریکا، یکی از نتایج نشست اخیر ناتو بود. پیش از سال ۲۰۱۹، زمانیکه واشنگتن پیمان منع موشکهای هسته ای میان– بُرد(INF )(۱) را لغو کند، این پیمان مانع از استقرار چنین سیستمی میشد.
رونالد ریگان و میخائیل گورباچف در ۸ دسامبر سال ۱۹۸۷، پیمان منع موشکهای هسته ای میان– بُرد را امضاء کردند، و این پیمان در ۱ ژوئن سال ۱۹۸۸ بهتصویب رسید. این پیمان بخشی از توافق پایان دادن به جنگ سرد بود. ریگان این پیمان را «گامی بهسوی دنیایی ایمن تر» نامید.
رهبر سابق شوروی، میخائیل گورباچف و رونالد ریگان، پریزدنت آمریکا، پیمان کنترل سلاحهای هسته ای را بهعنوان نقطعه عطفی در سال ۱۹۸۷ امضاء نمودند.(عکس: دفتر عکاسی کاخ سفید/آرشیو ملی و اداره بایگانی)
معاهده منع موشکهای هسته ای میان– بُرد در سال ۱۹۸۷، آمریکا و اتحاد شوروی را مجبور کرد که همه موشکهای زمینپرتاب بالیستیک و هسته ای متعارف خودشان با بُرد ۵۰۰ تا ۵۵۰۰ کیلومتر رابرای همیشه نابود و چشمپوشی کنند.
این اولین باری بود که ابرقدرتها با این پیمان موافقت کرده بودند که زرادخانههای هسته ایشانرا کاهش دهند، مجموعه ای کامل از سلاحهای هسته ای را حذف کنند، و جهت راستیآزمایی بازرسیهای شدیدی بکار گمارند. قرار شد که متعاقب پیمان منع موشکهای هستهای میان– بُرد، آمریکا و اتحاد شوروی، مجموعا ۲۶۹۲ موشک کوتا– بُرده؛متوسط؛ و میانبُرد را تا ضربالعجل ۱ ژوئن ۱۹۹۱ نابود کنند.
دولت ترامپ با مقصر دانستن روسیه از این پیمان خارج شد. پیآمد این شد که آمریکا خلع سلاح هسته ای را که پیمان منع موشکهای هسته ای میان– بُرد شروع کرده بود، زیرپا گذاشت تا مسابقه تسلیحاتی را دوباره تکرار کند..
چنانچه بخواهم شرطبندی کنم، میگویم که خروج واشنگتن از توافق پیمان، نتیجه نیاز صنعت هسته ای آمریکا به سودیست که مسابقه تسلیحاتی ارائه میدهد و عزم جزم نومحافظهکاران جهت احیای سلطه(هژمونی) آمریکا از طریق ارتقاء قدرت است.
در واقع، اگر هم روسیه از پایبندی به پیمان خارج شده بود، تمرکز ترامپ میبایستی کوشش جهت برگرداندن روسیه بهتوافق باشد، نه اینکه خودش به پیمان پایان دهد.
کوششهای چندین پریزدنت آمریکا و رهبران شوروی در قرن ۲۰م جهت کاهش تنشها و ایجاد اعتماد، در قرن ۲۱م، و توسط واشنگتن برباد رفت.
چیزیکه روشنست، اینستکه واشنگتن هردو، اروپا و روسیه را جهت آمادگی برای جنگ تحت فشار قرار میدهد و خودش هم آماده جنگ میشود.
(مجلس) سنای آمریکا جهت نوشتن پیشنویس سیستم ثبت نام مشمولان به خدمت نظامی اجباری به مجلس نمایندگان ملحق شده است. این ورشن پیشنویس (مجلس) سنا شامل زنان نیز میشود، همانگونه که برخورد برابر ایجاب میکند. قابل درک است که واشنگتن احتیاج به ارتشی بزرگتر از ارتش داوطلب، چیزیکه دارد را ایجاد کند.
حالا که دولت بایدن جنگنده های فانتوم ۱۶( F-16) و موشکهای دوربُرد را به اوکراین ارائه میدهد، سیستمهای تسلیحاتی که بایدن گفت هرگز به اوکرانیها نمیدهد، بههمراه اطلاعات هدفگیری، آشکارست که نیت واشنگتن توسعه بیشتر جنگ با بردن آن به مناطق غیرنظامی روسیه است. واشنگتن در همانحال، سعی میکند با استفاده از سازمانهای غیردولتی خود در گرجستان از طریق رهبری یک انقلابی رنگی، جبهه دومی علیه روسیه باز کند. پوتین با جنگ فرسایشی در اوکراین، مستقیما با کارت واشنگتن و بهنفع آن بازی کرده است.
چین در مرکز توجه استراتژی واشنگتن قرار دارد تا روسیه را منزوی کند. چین در نشست جدید ناتو، متهم شد که «توانمند کننده قطعی» روسیه در جنگ با اوکراین است. ظاهر چین متهم به ارسال تسلیحات به روسیه شده، و «منافع، امنیت و ارزشهای ما را به چالش میکشد».
توقع داشتم که چین پاسخ متفاوتی بدهد، غیراز چیزیکه ارائه داد. چین باید به واشنگتن و ناتو میگفت: «شما و سیستم تسلیحاتی شما جنگ را شروع کرده است، و پرسنل فرانسوی از درگیری و تعمیق آن حمایت کرده اند. شما همه تلاشهای ما جهت پایان دادن به جنگ را بلوکه کرده اید، اما هنوز جرأت میکنید ما را متهم و مسئول جنگ بدانید».
چینیها در برابر اتهام واشنگتن و ناتو منکر ارائه هر نوع حمایت نظامی به روسیه شدند.
پاسخ چینیها بهشدت ضعیف بود. این امر پیشنهاد میکند که کُل تضمین «همکاری بیحدو مرز» روسها و چینیها، کلمات توخالیست.. پاسخ مناسب از طرف چینی میبایست این بود: «ما درنظر داریم که ۵۰۰ هزار از بهترین پرسنل خود را جهت خدمت تحت فرماندهی روسها در اواکراین بفرستیم و یک میلیون نفر دیگر را جهت آموزشنظامی فرا خوانده ایم.
پاسخی اینچنینی میتواند به جنگ پایان دهد، پیش از آنکه سیاست هژمونیک احمقانه غرب همه ما را با یک جنگ نابودکننده به کشتن دهد.
تعداد بسیار کمی از رهبران مدنی و نظامی لایق در تاریخ ثبت شده میتوان پیدا نمود.
اسکندر کبیر(Alexander the Great)، کونستانتین(Constantine)، چارلز مارتل(Charles Martel)، چارلمانی(Charlemagne)، دوک مارلورو(the Duke of Marlborough)، و روبرت ایی لی(Robert E. Lee). چنین مردانی امروزه وجود ندارند، اماتسلیحات خیلی ترسناکترند.
بهاضافه، جنگهای مدرن شهروندان و زیرساختهای غیرنظامی را هدف میگیرد، مانند آنکاری که اسرائیل در غزه میکند. هدف، کمتر شکست دادن ارتش مقاوم است تا حریف را از توانایی جهت جنگ محروم کند.
دیگر یک طبقه دلاور در اروپا وجود ندارد. نژاد مردهای اروپایی آنقدر توسط دولتهایشان و مهاجران/مهاجمان باب طبع دولتهای اروپایی سرکوب میشود که، زنان وزرای دفاع اروپا هستند. یک مرد اروپایی نژاد سفیدپوست برای چه باید بجنگند؟
نیروهای جنگی آمریکا همیشه از ایالتهای جنوبی آمده است. اما این آمریکاییهای سنتی، و این خانواده های نظامی، شاهد چه چیزی بوده اند؟ آنها شاهد همه نامهای ایالتهای جنوبی در پایگاههای نظامی بوده اند. آنها تعلیق ترفیع خودشانرا تجربه کره اند، در حالیکه همجنسگراها، زنان سیاه پوست، و افرادتغییر جنسیت داده ارتقاء یافته اند که در مورد جنسیت خود آشفتهفکرند. تصور یک مرد ایالت جنوبی، دستور گرفتن از چنین افرادی نیست. در نتیجه، استخدام برای ارتش بسیار کم شده است.
افراد کمی علاقمندند برای آمریکا بجنگند، جاییکه کنگره پیشنهاداتی را پذیرفته است که مهاجران/مهاجمان، با پرداخت حقوق شهروندی جهت جنگ برای هژمونی آمریکا استخدام شوند.
آمریکا به نقطه ای رسیده است که زمانی رُم به آن رسیده است. هنگامیکه ارتش رُم آلمانی بود، آلمانها کار نسبتا خوبی در مقایسه با رومیهای روبه مرگ انجام میدادند، اما امپراتوری با درگیریهای داخلی خود، از پای درآمده بود و سقوط کرد.
گویا این سقوط غرب است که پوتین و شی جیینگ پین روی آن شرط بسته اند. چرا آنها باید دلنگران جنگ با کسانی باشند که خودشان سرگرم نابودی خودشانند؟
درباره نویسنده:
پل کریگ رابرتس، نویسنده و آکادمیک مشهور، رئیس موسسه اقتصاد سیاسی است که نخست این مقاله را منتشر کرده است. دکتر رابرتس، پیش از این معاون سردبیر و ستون نویس وال استریت ژورنال بود. او در دولت ریگان معاون وزیر خزانه داری در امور سیاست اقتصادی بود. او یکی از همکاران دائمی سایت گلوبال ریسرچ است.
برگردانده شده از:
?Why Is the West Preparing for War
Global Research, July 12, 2024
زیرنویس:
(۱)
(INF)Intermediate-Range Nuclear Forces Treaty
تروتسکی و روزهای ماه مه ۱۹۳۷ بارسلون
افزایش جمعیت زیر خط فقر در ایران
آمریکا و اسرائیل (١)
ایجاد اسرائیل بزرگ با نسلکشی در فلسطین و لبنان: پل گریگوری، برگردان: آمادور نویدی