21/11/2024

اجلاس بریکس در کازان، گیجی و سردرگمی غرب

ولادیمیر مالیشِف (Vladimir MALYSHEV)

ا. م. شیری 

واکنش رسانه‌های غربی به نشست بریکس در کازان

اضطراب و نگرانی – چنین است واکنش غرب در ارتباط با افتتاحیۀ اجلاس بریکس در کازان. اگر قبلا رسانه‌های غربی سعی می‌کردند چشم خود را بر ظهور این اتحادیۀ قدرتمند کشورها به سادگی ببندند، اکنون که نمایندگان آن‌ها در روسیه گرد هم آمده‌اند، دیگر نمی‌توانند نگرانی فزایندۀ خود را پنهان کنند. در رابطه با روسیه، ایران و چین همه چیز روشن است – واشنگتن و متحدانش آن‌ها را مخالفان خود می‌دانند، پس سایر شرکت کنندگان در نشست کازان چطور؟ مثلا، با هند، سومین اقتصاد بزرگ جهان، که آمریکا فعالانه با آن معاشقه می‌کند، چه؟ با ترکیه عضو ناتو، با متحدان سابق وفادار آمریکا- عربستان سعودی، مصر و تعدادی دیگر از کشورهای بزرگ جنوب، که واشنگتن دیوانه‌وار در تلاش است تا زیر پرچم خود نگه دارد، چطور؟ بنابراین، رسانه‌های پیشرو آمریکا، واکنش محتاطانه نشان می‌دهند و نویسندگان نظرات ترجیح می‌دهند نه یک حمله از پیش رو، بلکه سعی می‌کنند بر تناقضات بین شرکت‌کنندگان بریکس تمرکز کنند، اما آن‌ها حتی هنوز هم نمی‌توانند اذعان کنند که صحبت از تلاش‌ها برای سازماندهی مجدد نظم جهانی، رهایی از سلطۀ آمریکا در صحنۀ جهانی در میان است.

بریکس، علیرغم نام عجیب و غریب (که توسط یک بانکدار وال استریت در سال ٢٠٠١ ابداع شد)، در حال حاضر شامل کشورهایی است که تقریباً نیمی از جمعیت جهان و بیش از ٣۵ درصد از تولید اقتصادی جهانی را بر حسب قدرت خرید تشکیل می‌دهند. هدف از این کنفرانس نشان دادن قدرت اقتصادی قابل توجه و همچنین، جذب کشورهای جدید به ائتلافی است که روسیه امیدوار است برای تشکیل یک نظم جهانی جدید بدون سلطۀ غرب ایجاد کند. روزنامۀ آمریکایی نیویورک تایمز در مقاله‌ای تحت عنوان معنی‌دار «درک اجلاس بریکس»، دندان‌هایش را به هم می‌فشارد. بسیار خوب، در آمریکا آن را چگونه «درک» می‌کنند؟ البته بیش از همه، آن‌ها را این واقعیت که نمایندگان تعدادی از بزرگترین اقتصادها در روسیه و حتی به عقیدۀ آن‌ها، «تحت حمایت» پوتین شیطان‌صفت جمع شده‌اند، عصبانی می‌کند.

این اجلاس در یک مقطع زمانی مهم برای بریکس برگزار می‌شود که خود را وزنۀ تعادلی برای غرب می‌بیند. نیویورک تایمز می‌نویسد که رهبران جهان در کنار ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، علیرغم موقعیت وی به عنوان یک منحرف در نظر غربی‌ها، در کنار یکدیگر خواهند ایستاد و افزود: «اما اختلافات عمیقی بین کشورهای عضو و وجود دارد. تدوین و تعریف هدف برای بلوک دشوار است».

اما اگر خود نیویورک تایمز فوراً بپذیرد که کشورهای بریکس می‌خواهند از سلطۀ آمریکا خلاص شوند، چرا «تعیین هدف برای آن‌ها دشوار است»؟ این نشریه می‌نویسد: «امروزه، اعضای بریکس با توجه به قدرت خرید، بیش از ٣۵ درصد از حجم اقتصادی جهان را به خود اختصاص می‌دهند. بریکس مدت‌هاست که به دنبال ارائۀ یک جبهۀ متحد در برابر آنچه اعضایش به عنوان نظم جهانی نامتعادل تحت سلطۀ آمریکا و اروپای غربی می‌دانند، بوده است.

نیویورک تایمز همچنین به موضوع دیگری در این مقاله اعتراف می‌کند که واشنگتن معمولاً نمی‌خواهد اذعان کند. این روزنامه می‌نویسد: «با این حال، بسیاری از اعضای گروه بریکس، این سازمان را بیمۀ ژئوپلیتیکی در برابر جهان در حال تغییر و محافظت در برابر غیرقابل پیش‌بینی بودن آمریکا تلقی می‌کنند». برای اینکه بلندگوی چاپی نخبگان حاکم، آمریکا را که قبلاً به عنوان «شهر روی تپه» قادر مطلق و قدرتمند تمجید می‌کردند، یک دولت «غیرقابل پیش‌بینی» نامیده‌اند؟ ارزش زیادی دارد!

و دیگر رسانه‌های برجستۀ آمریکا نیز دقیقاً در همین راستا دربارۀ نشست بریکس اظهار نظر می‌کنند. واشنگتن‌پست در بارۀ نشست تاتارستان می‌نویسد: «سه روز اجلاس سران باید نشان دهد که روسیه، دوش به دوش و همراه با متحدان جهانی خود، در حال تجربۀ تنش در روابط با غرب است که نشان‌دهندۀ شکست طرفداران انزوای روسیه است. جمهوری خلق چین نیز به دنبال اهداف سیاسی در کازان است – نمایندگان این کشور در اجلاس سران به ترویج نظم جهانی جایگزین برای غرب ادامه خواهند داد».

مجله فارین پالیسی می‌نویسد: «گروه بزرگ بریکس در واقع بسیار متنوع شامل یک ابرقدرت مارکسیست-لنینیست و یک دولت اقتدارگرای انتقام‌جو است. این اتحادیه بزرگترین دموکراسی در جهان و در آمریکای لاتین را در برمی‌گیرد. اعضای جدید بریکس را کشورهای زیر چتر امنیتی آمریکا و کشورهای تحت تحریم آمریکا تشکیل می‌دهد. اعضای بالقوۀ گروه حتی می‌تواند شامل کشورهای ناتو مانند ترکیه و کشورهای نامطلوب مانند کرۀ شمالی و سوریه باشند».

این نشریه خاطرنشان می‌کند: «غرب، اگر بطور کلی به بریکس توجه کند، تمایل دارد این ارتباط را به عنوان یک آشفتگی نامنسجم رد کند. با این حال، یک موضوع مشترک به همان اندازه قوی مانند پشتوانۀ کنفرانس باندونگ در سال ١٩۵۵ وجود دارد که جنوب جهانی را به تلاش برای ایجاد یک دنیای پر شکوه جدید واداشته است».

اما آنچه که بیش از همه آنگلوساکسون‌ها را نگران می‌کند، دقیقاً سرنوشت دلار است. مجله بانفوذ انگلیسی اکونومیست با هشدار می‌نویسد، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، ساختن یک نظام مالی جدید را در نشست بریکس در کازان پیشنهاد خواهد کرد. در اینجا سخن از سامانۀ پل بریکس (BRICS Bridge) می‌رود که به گفتۀ این نشریه، می‌تواند «به سلطۀ آمریکا در امور مالی جهان ضربه وارد کند» و ممکن است ظرف یک سال ایجاد شود.

این نشریه معتقد است پل بریکس، ممکن است مفاهیم پروژۀ یوآن دیجیتال (mBridge) را که بخشی از آن توسط بانک تسویه حساب‌های بین‌المللی مدیریت می‌شود، به عاریت بگیرد. چین به ایجاد این ساختار کمک کرد و رهبری نرم‌افزار و رمز پشتوانۀ یوآن دیجیتال را بر عهده گرفت. به گفتۀ منابع این نشریه، چین می‌تواند از پیشرفت‌های موجود برای ایجاد پل بریکس استفاده کند.

به عقیدۀ نویسندگان مقاله، ساختار پرداخت بریکس تراکنش‌های ارزان‌تر و سریع‌تری را که می‌تواند اقتصادهای در حال توسعه را جذب کند، ارائه می‌دهد. مقامات غربی همچنین نگرانند که این طرح برای دور زدن تحریم‌ها ایجاد شود. این امر به نوبۀ خود موقعیت آمریکا را تضعیف خواهد کرد. از آنجایی که آمریکا بزرگترین مرکز پرداخت‌های بین المللی است، واشنگتن از تحریم‌ها بعنوان اهرم فشار بر سایر کشورها استفاده می‌کند.

نیویورک تایمز می‌گوید: «شرکت در بریکس تا حدودی یک شرط اقتصادی است. برخی از اعضا و همچنین کشورهای شریک بالقوه، به دنبال منابع مالی جایگزین هستند. صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی تحت سلطۀ غرب، به ویژه آمریکا هستند. برخی از کشورهای در حال توسعه، بانک توسعۀ بریکس را کم‌توقع‌تر می‌دانند. زیرا، میلیاردها دلار وام اعطا کرده و امکان بازپرداخت به ارز ملی را فراهم نموده است».

جیمز ریکاردز، مشاور سابق سیا، می‌گوید: «موضوع ارز بریکس، اکثر ناظران را گیج و سر در گم کرده و حتی برای بسیاری از کارشناسان یک موضوع حساس شده است… ارز بریکس در تثبیت خود به عنوان یک ارز پرداخت قابل دوام بسیار پیشرفت کرده است. پیش نیازها عبارتند از: ارزش توافق شده (که ممکن است در رابطه با ارز دیگری ثابت ، شناور یا متصل به وزن طلا باشد)، مسیرهای پرداخت امن (عمدتا مسیرهای رقومی رمزگذاری‌شده با سرعت بالا برای مبادلۀ پیام‌های تأئیدشده)، دفتر کل دیجیتال و یک توافقنامۀ صادرکننده (برای این منظور ممکن است بانک توسعۀ جدید، ستقر در شانگهای مناسب باشد، اما ممکن است مؤسسۀ دیگری ایجاد شود). اتحادیۀ پولی نسبتاً بزرگ بریکس مهمترین عنصر عضویت در آن است. برای اینکه گیرندۀ وام‌های بریکس می‌تواند از آن‌ها برای خرید بسیاری از کالاها و خدمات در بسیاری از حوزه‌های قضایی استفاده کند».

اما نشریاتی در غرب وجود دارند که هنوز هر چیزی را بنام می‌نامند و واقعیت را تشخیص می‌دهند. شبکه تلویزیونی آمریکایی سی‌ان‌ان اشاره می‌کند که «اجلاس بزرگ» در کازان اولین نشست گروهی از کشورهای دارای اقتصادهای در حال توسعه (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) با اعضای جدید بریکس است. مقاله می‌گوید: «ولادیمیر پوتین در حال برگزاری نشستی با حضور بیش از دوازده رهبر جهان است. این پیام واضح، حاکی از این است که او تنها نیست و ائتلافی از کشورها در حال ظهور پشت سر او هستند».

نویسندگان سی‌ان‌ان تصریح می‌کنند که «نشست بریکس و سایر کشورها «نشان‌دهندۀ نزدیکی فزاینده بین کشورهایی است که امیدوارند توازن قدرت جهانی را تغییر دهند و برخی از آن‌ها مانند مسکو، پکن و تهران مستقیماً با غرب به رهبری آمریکا مقابله می‌کنند».

مقالۀ مندرج در مجلۀ آمریکایی فارن افرز می‌گوید: «این اجلاس یک لحظۀ پیروزی برای میزبان خود، ولادیمیر پوتین است (…) او می‌تواند بگوید که علیرغم تلاش‌های غرب برای منزوی کردن کشور بر سر وضعیت اوکراین، روسیه نه تنها از سرنوشت یک منحرف بین‌المللی فرار کرده، بلکه رهبری یک جنبش مترقی را بر عهده دارد که نظم جهانی جدید را تعریف می‌کند».

پورتال خبری ایتالیایی Antidiplomatico می‌نویسد: اجلاس بریکس نمی‌تواند صلح را بر یک نظام در حال مرگ و جنگ‌افروز مانند آنچه که توسط ناتو تحمیل شده، تحمیل کند. برعکس، می تواند و نشان خواهد داد که اکثریت جهان دیگر زندگی تحت دیکته‌های آمریکا و دروغ‌های تبلیغات غرب را تحمل نمی‌کنند».

مأخوذ از: بنیاد فرهنگ راهبردی

https://eb1384.wordpress.com/2024/10/24

٣ آبان- عقرب ١۴٠٣