21/12/2024

یهودی‌ها و صهیونیست‌ها

نوشته: پروفسور تیم اندرسون

برگردان: آمادور نویدی

خیلی‌ باید مراقب ادعاهای دروغین نژادپرستانه استعمارگران باشیم، زیرا که همیشه آتش‌بیار معرکه نژادپرستی و عواقب مرگ‌بارش بوده اند.

«قربانیان [۷ اکتبر ۲۰۲۳] نه به‌دلیل یهودی بودنشان، بلکه در پاسخ به ظلم و ستم اسرائیل کشته شدند». گزارش‌گر سازمان ملل– فرانچسکا آلبانیزی(Francesca Albanese) ۲۰۲۴

***

در کنفرانسی در لبنان بودم که خانم سال‌خورده ای به‌من نزدیک شد و گفت: « درک می‌کنم که درباره فرق بین یهودی‌ها و صهیونیست‌ها چه می‌گویی، اما همیشه آن‌ها برای ما یهودی بوده اند».

این امر توجه مرا به چیزی‌که باید روشن باشد جلب نمود: کلمه‌ها در فرهنگ‌ها و جنبه‌های گوناگون معنای متفاونی دارند.

به‌عنوان کسی‌که حساسیت‌های اروپایی دارد، از مدت‌ها پیش درباره تاریخ تبعیض یهودی‌ستیزی و نژادپرستی اروپایی‌ها اطلاع داشتم، که به آن سامی‌ستیزی (antisemitism) می‌گویند. این تبعیض در امپراتوری‌های مسیحی اروپا توسعه یافت، و با سرکوب خشونت‌بار در دوران پاک‌سازی‌ها و تفتیش عقاید آن‌ها ظهور نمود، و در تلاش جهت نسل‌کشی یهودی‌های اروپایی توسط آلمان نازی و متحدانش به نقطه اوج خود رسید.

همان حساسیت‌های اروپایی منجر به آن شده که خیلی از ما بین یهودی‌ها و صهیونیست‌ها تفاوت قائل شویم، گرچه که احتمالا از سال‌های ۱۹۴۰، اکثر یهودی‌های اروپایی جهت حمایت از مستعمره یهودی به فلسطین مهاجرت کرده‌اند، اما احتمالا این امر در سال ۲۰۲۴ تغییر نماید.

زندگی یهودی‌ها در گذشته و در دنیای عرب خیلی متفاوت از امروز بود، به‌گونه ای‌که هیچ اذیت و آزار سیستماتیکی برای یهودی‌ها وجود نداشت و، برعکس، در کشورهایی مانند عراق، تاریخ طولانی از هم‌زیستی مسالمت آمیز مذهبی وجود داشت.(۱)

بااین‌حال متعاقب جنگ جهانی دوم، و ائتلاف دولت‌های انگلیس و فرانسه، با صهیونیست‌های اروپایی، منجر به مهاجرت توده‌ای یهودی‌‌های اروپا به فلسطین شد. نخست صهیونیست‌ها خودشان‌را به‌عنوان پناهنده نشان دادند، اما طولی نکشید که انگلیس را مجبور به حمایت از ادعایشان بر بخش‌های بزرگی از فلسطین کردند، و گفتند که این سرزمین‌ها «متعلق به یهودی‌هاست». ادعایشان فقط محدود به فلسطین نبود، بلکه ایده «اسرائیل بزرگ» هرتزل(۲) «از رود[نیل] مصر تا فرات» گسترش می‌یافت. صهیونیست‌ها بدین‌گونه «یهودی‌ها» را به اعراب بومی منطقه شناساندند.

اسرائیلی‌ها خیلی موارد خودشان‌را صهیونیست ‌نمی‌دانستند، شاید اندکی از اسطوره‌های صهیونیستی خیالی که وانمود می‌کنند منطبق با متن کتاب مقدس جهت استعمارست، خجالت بکشند؛ آن‌ها اسرائیلی یا یهودی بودند، اما اکثرشان به‌راحتی حق امتیاز اسرائیل به‌عنوان نوعی غرامت جهت جنایات علیه نسل پدر و مادر بزرگ‌هایشان در اروپا را پذیرفتند.

علی‌رغم این واقعیت که هزاران یهودی رژیم نژادپرست اسرائیل را به‌خاظر سرکوب و سلب مالکیت فلسطینی‌ها با شعار «نه به‌نام ما» (۳) قبول ندارند، اما صهیونیست‌ها تا به امروز رژیم اسرائیل را به‌عنوان نماینده ملی یهودی‌های جهان معرفی می‌کنند. درحالی‌که خیلی از گروه‌های مذهبی حسیدی(Hasidic)(۴)، هرگز دولت یهودی را به‌رسمیت نمی‌شناسند.

به‌هرحال صهیونیست‌ها تلاش میکنند که هرگونه تفاوت بین یهودی‌‌‌ها و اسرائیلی‌ها را نادیده بگیرند، اما اعراب منطقه هنوز هم عمدتا «یهودی‌ها» را به‌یعنوان اسرائیلی‌های استعمارگر می‌شناسند. با نگاهی به ویدئوهای فلسطین می‌توان متوجه شد که کودکان و بزرگ‌سالان اغلب از ارتش اسرائیل به‌عنوان «یهودی»(Yehud) یا «اسرائیلی» نام می‌برند.

ما نیز باید در چنین شرایطی شعارهای انصارالله، حزب حاکم بر یمن را درک کنیم که نه فقط «فراخوان مرگ بر اسرائیل» سر می‌دهد، بلکه هم‌چنین «لعنت بر یهودی‌ها» را هم اضافه می‌کند. نویسندگان صهیونیست‌ به‌دلیل شعار «لعنت بر یهودی‌ها» به انصارالله یمن حمله می‌کنند(۵) و ادعا می‌کنند که این نوعی تبعیض یهودی‌ستیزی به‌سبک اروپایی یا ذات‌گراست، در نتیجه ارتباط استعمار یهودی با‌ سرزمین‌های اعراب را ناچیز نشان می‌دهند، که این امر ریاکارانه است.

رژیم اسرائیل نه فقط کل فلسطین تاریخی و بخش‌هایی از لبنان و سوریه، بلکه حزیره سوقطرا یمن(Socotra)(۶) را هم اشغال کرده است. آشکارست که یمنی‌ها به استعمارگران یهوددی اشاره می‌کنند که اینک(سال ۲۰۲۴) علیه آن‌ها می‌جنگند و جهت دفاع از اعراب غزه و فلسطین، محاصره دریایی را به استعمارگران یهودی تحمیل کرده اند.

نژادپرستی و سامی‌ستیزی(Antisemitism)

از آن‌‌جایی‌که به‌نظر می‌رسد کلمه «یهودی‌ها» اساسا به‌معنای مردمی متفاوت، حتی به یک «نژاد» افسانه‌ای اشاره دارد، این واژه را هرگز دوست نداشته‌ام. این طرز تفکر از طریق ایدئولوژی‌های نژادپرستانه پیایی، ابتدا  توسط آلمان نازی در عصر جدید، و سپس توسط خودصهیونیست‌ها ساخته شد.

«دانش» نژادی خیلی از صهیونیست‌ها را عقده ای کرد، درست همان‌گونه که آلمان یهودی‌ها را اذیت و آزار نمود. بااین‌حال، ما می‌دانیم که، اکثر یهودی‌ها از لحاظ ژنتیکی و قومی اروپایی تبارند(۷). هیچ دی ان ای(DNA) یا قومیت یهودی خاصی وجود ندارد. حتی جهت نمونه، یهودی‌های سفیدپوست معروف به اشکنازی(Ashkenazi) فقط متعلق به منطقه ای‌ هستند که به‌صورت جمعی به یهودیت(Judaism) پیوسته اند.

اکثر یهودی‌‌های آلمان در اوایل سال‌های ۱۹۳۰، خوشان‌را «شهروند آلمانی با مذهب یهودی» درنظر می‌گرفتند(۸). گروه‌های اصلی یهودی به تحریم رژیم تازه منتخب نازی اصرار داشتند، درحالی‌که صهیونیست‌های نسبتا بدنام این ایده تحریم را رد می‌کردند و در عوض، با نازی‌ها یک توافق‌نامه انتقال مالیات[از طریق دفتر هاوارا(Haavara)(۹) مستقر در تل آویو] جهت صدور سرمایه و اعزام یهودی‌ها به فلسطین امضا نمودند. فقط متعاقب جنگ جهانی دوم و دریافت تصاویر اردوگاه‌های مرگ بود که، یهودی‌های لیبرال از ایجاد کشوری یهودی در فلسطین بطور گسترده  حمایت کردند، حتی اگر افرادی، ازجمله البرت انیشتن( Albert Einstein)، هنوز نگرانی عمیقی درباره سرشت فاشیستی رهبران صهیونیستی داشتند(۱۰).

همان‌گونه‌که بیانیه دوربان(The Durban Declaration) در «کنفرانس جهانی علیه نژادپرستی، تبعیض‌نژادی، بیگانه‌هراسی و رفتار مرتبط با نابردباری» سازمان ملل تصریح می‌کند، چیزی بنام «نژادهای» بشری جداگانه وجود ندارد، این ساختاری اجتماعی جهت اهداف ضروری است (بنابراین، خودنمایی به‌عنوان برتر یا فرودست) جوامع خاص نباید برمبنای قومیت، و مذهب یا عوامل دیگر باشد. درحالی‌که طبق معاهده تبعیض نژادی ۱۹۶۵(CERD)، «هرگونه دکترین برتری برمبنای تمایز نژادی[برای مثال] ازنظر علمی غلط، از نظر اخلاقی، و اجتماعی ناعادلانه و خطرناک و محکوم شد»، بیانیه دوربان ۲۰۰۲ در ماده ۷ می‌گوید: «هرگونه دکترین برتری نژادی ازنظر علمی غلط، از نظر اخلاقی محکوم و از نظر اجتماعی ناعادلانه و خطرناک است و دیدگاه‌هایی که سعی در تعیین وجود نژادهای بشری جداگانه دارند، باید طرد گردند»

درنتیجه، نژاد خاص یک افسانه تخیلی است، ولی قطعنا نژادپرستی وجود دارد و طی دوران استعمار(۱۳) جهت کمک به توجیه سرکوب و غصب سرزمین‌های بومیان علیه خیلی از جوامع نژادی بکار گرفته شده است. از این‌رو، نژادپرستی آلمان‌نازی عمدتا جمعیت‌های اسلاو(بویژه روس‌ها) را که قرار بود سرزمین‌هایشان مستعمره شود، و یهودی‌ها و جمعیت‌های دیگر(مانند روما–Roma) را هدف گرفته بود که گفته می‌شد مأموریت ناز‌ی‌ها در پرورش و تحمیل «نژاد آریایی» برتر را تضعیف کرده یا به آن‌ها خیانت می‌کنند.

ایدئولوژی صهیونیستی ازنظر مفهوم کلاسیک، تولیدکننده نژادپرستی عادی‌ست و بر برتری گروهی از مردم (اغلب اروپایی‌ها) تأکید دارد که حق دارند مدعی سرزمینی شوند که یا «خالی از سکنه است»(۱۴) یا محل سکونت افراد بومی مادون بشری است(۱۵). مقاومت خلق فلسطین را «تروریسم» جنایت‌کار جلوه می‌دهد که باید با پاک‌‌سازی قومی(۱۶) و با نسل‌کشی محو شود(۱۷) تا به‌نحوی از انحاء ، با ایدئوژی نژادپرستانه، جنایات اعمال شده را طبیعی دانسته یا بپوشاند.

پژوهش‌گر‌ لهستانی، رافائل لیمکین(Raphael Lemkin)، که واژه نسل‌کشی را اختراع نمود، در سال‌های ۱۹۲۰ درباره قتل‌عام ارامنه و بقیه مسیحیان توسط عثمانی‌ها طی دوران جنگ جهانی اول قلم‌فرسایی کرد. وی از این نسل‌کشی امپراتوری به‌عنوان «الگوی تکراری تاریخ» (۱۸) در سال ۱۹۴۴، در کتاب معروفش «حاکمیت محور در اروپای اشغالی» صحبت نمود. عمده امپراتوری‌ها و استعمارگران جهت توجیه اقدامات نسل‌کشی خود از این تفکر مشابه استفاده می‌کردند که خلق‌های تحت‌ انقیاد مادون بشری‌اند (۱۹) .

استعمارگران اسرائیلی، در این روایت متداول، که خودشان عمیقا ارائه دهندگان نژادپرستی علیه اعراب بومی هستند، تلاش می‌کنند که از برچسب تهمت تبعیض‌آمیز یهودستیزی به‌عنوان «سلاحی» علیه انتقاد کنندگان مستعمره یهودی استفاده کنند. اما بااین‌حال، کارزار اتهام «سامی‌ستیزی»، که صهیونیست‌ها علیه هر منتقد واقعی جنایت‌های اسرائیل بکار می‌گیرند، بین اعراب و اروپایی‌ها معنای بسیار متفاوتی دارد. برای اروپایی‌ها به‌معنای نوعی تبعیض یهودستیزی است که احتمالا با جنایت‌های نژادپرستانه مرتبط است. برای اعراب، یا خلق‌های غرب آسیا، شعاری بیش نیست که به‌معنای توجیه امتیازات استعماری است. آیا خیلی از اعراب علیه یهودی‌ها تبعیض قائل می‌شوند؟ بدون شک، ولی این تبعیض ریشه در خشونت استعماری دارد.

احتمالا این «سامی‌ستیزی» (به‌غلط یهودستیزی-م.) تبعیض‌آمیز باشد، اما تبعیض ناشی از انقیاد استعماری‌ست و علیه کسانی هدف‌گیری شده است که خشونت استعماری را اعمال می‌کنند، همان‌گونه که کارشناس سازمان ملل، فرانچسکا آلبانیزی (Francesca Albanese) در باره خشونت مقاومت در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ گفت که در بالای این مقاله ذکر شده است.(۲۰) و هیچ ارتباط واقعی با جنایات تاریخی اروپا ندارد.

حمله تبعیض‌آمیز علیه یهودی‌ها در ارتباط با فلسطین و اعراب مانند اشکال دیگر حمله تبعیض‌آمیز بومی‌ها علیه اروپایی‌ها و سفیدوست‌هاست. چنین حملات لفظی فاقد محتواست، زیراکه فقط در خدمت پوشش نژادپرستی ذاتی استعمارگران عمل می‌کند.

بگذارید برای یک لحظه فرض کنیم که خود واژه سامی‌ستیزی اروپامحورست. یهودی‌های اروپایی با تئوریسین‌های نژادی به‌عنوان اشخاصی بیگانه با اندگی رابطه با «خاورمیانه» تعریف می‌شوند. بنابراین، سامی‌ستیزی دروغی‌ست که صهیونیست‌ها اختراع کرده اند. واقعیت این‌ست‌که قوم‌های سامی(Semitic peoples)، به آن گروه‌های زبانی متعددی(۲۱) در غرب آسیا و شمال آفریقا(MENA)، گفته می‌شود که اکثرا عرب‌زبان و آمهری(Amharic)، و هم‌چنین عبری(Hebrew، زبانی قدیمی که جهت مستعمره یهودی احیا شده) هستند. پس اتهام سامی‌ستیزی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، به اعراب (که خودشان سامی هستند) مضحک است

برچسب آماده «سامی‌ستیزی» به‌هرگونه انتقاد از مستعمره اسرائیلی به گفته سولامیت آلونی(Shulamit Aloni)، وزیر سابق دولت اسرائیل یک «شگرد»(۲۲) است. سامی‌ستیزی « فریبی» بیش نیست. ما هم‌واره از این واژه استفاده می‌کنیم. این امر حیله‌ای‌ست که صهیونیست‌ها جهت ایجاد آن زیاد سرمایه‌گذاری کرده اند. جهت نمونه ائتلاف یا اتحاد بین المللی یادبود هولوکاست(IHRA)(۲۳)، که ظاهرا جهت « آموزش، یادآوری، و تحقیق» درباره جنایات علیه یهودی‌های اروپایی ایجاد شده است، «تعریقی» تلقینی از تبعیض یهودستیزی ارائه داده است.

این «تعریف عملی از سامی‌ستیزی» به اندازه کافی قابل‌قبول است، اما متعاقبا، تقریبا روی هر اشاره انتقادی به مستعمره اسرائیل متمرکز می‌شود. پیش‌تر این نویسنده این «تعریف عملی» را محکوم کرده است.(۲۵) تاریخ، اسطوره‌ها و بدی‌های نزادپرستی یهودستیزی اروپایی مطمئنا نیاز به توجه دارد. اما نژادپرستی بطور گسترده از امپریالیسم و استعمار سرچشمه می‌گیرد. برابر‌دانستن انتقاد از رژیم اساسا استعماری و نژادپرست اسرائیل با نژادپرستی یهودستیزی چرندی بیش نیست.

آشکارست که صهیونیست‌ها هم خر را می‌خواهند و هم خرما را. زیراکه خودشان یهودی‌ها را با اسرائیل برابر می‌دانند، ولی اگر منتقدان اسرائیل این موضوع را به یهودی‌ها مرتبط سازند، آن‌ها( صهیونیست‌ها) خیلی عصبانی می‌شوند.(۲۶) اما بااین‌حال، ما که از نظر درست سیاسی(اروپایی) بین یهودی‌ها و صهیونیست‌ها تفاوت قائلیم، هرگز از اتهام‌های جعلی «سامی‌ستیزی» در امان نیستیم. در واقع، احتمالا دلیلی جهت بررسی مسئولیت جامعه یهودی برای هم‌کاری‌اش با جنایت‌های رژیم صهیونیستی موجود باشد، درست همان‌گونه که تاریخ‌دان‌های یهودی، جامعه آلمان را جهت هم‌کاری و شراکت در جنایت‌های رژیم نازی زیر‌سئوال برده اند.(۲۷) این‌رزوها پاسخ این سئوال را هزاران تظاهرکننده یهودی داده اند که نسل‌کشی خلق فلسطین توسط اسرائیل در غزه را محکوم می‌کنند، و می‌گویند: «نه بنام ما – بنام ما کشتار نکنید»(۲۸)

در چارچوب کشتارهای نژادپرستانه فلسطینی‌های غزه بین سال‌های ۲۰۲۴–۲۰۲۳– هردو پژوه‌ش‌گر هولوکاست، راز سیگال(Raz Segal) و کارشناس حقوق بشر سازمان ملل، کریگ موخییبر(Craig Mokhiber)، آن‌را «کتاب موضوع نسل‌کشی» خوانده اند(۲۹) پژوهش‌گر یهودی، نورمن فینکلشتاین(Norman Finkelstein)، مدت‌هاست استدلال می‌کند که اسرائیل از خاطره نسل‌کشی یهودی‌ها بهره برداری سیاسی می‌کند، گزارش شده که وی می‌گوید: «بزرگ‌ترین بی‌احترامی به خاطره هولوکاست، نه انکار آن، بلکه از آن جهت است که از آن به‌عنوان بهانه ای جهت توجیه نسل‌کشی فلسطینی‌ها» سوء استفاده شود.(۳۰)

سامی ستیزی صهیونیست‌ها

این سوء استفاده خبیثانه رژیم اسرائیل، و حملاتش به تاریخ‌دان‌های یهودی ضدضهیونیست مانند ایلان پاپه(Illan Pappe) و نورمن فینکلشتاین(Norman Finkelstein)، می‌تواند به‌ما کمک کند تا درباره انکار اساسی صهیونیسم توسط یهودی‌ها و سوء‌استفاده صهیونیسم بیاندیشم.

روزنامه‌نگار بریتانیایی، آلن کارت(Alan Hart)، در کتابش در سال ۲۰۰۵: «صهیونیسم: دشمن واقعی یهودی‌ها»، بحث می‌کند که «دولت مدرن اسرائیل، فرزند صهیونیسم سیاسی، به بدترین دشمن خود و نه‌تنها تهدیدی برای صلح منطقه و جهان تبدیل شده، بلکه هم‌چنین دشمن منافع یهودی‌های همه جا و تمامیت اخلاقی خود یهودیت تبدیل گشته است. وی گفت که صهیونیسم نیاز داشت و می‌خواست(۳۱) که « یهودی‌های اسرائیل همیشه احساس ترس کنند. درواقع، تاریخ‌دان عراقی–بریتانیایی یهودی، آوری شلیم(Avi Shlaim)(۳۲) می‌نویسد که در سال‌های ۱۹۵۰، «موساد جهت فراری دادن یهودی‌های [عرب] از عراق و تسریع انتقالشان به اسرائیل، آن‌ها را بمباران کرد.

ایده تشکیل کشوری یهودی در فلسطین، از پیش و از طرف انگلیس برای ایجاد یک «ایالت الستر کوچک وفادار یهودی[ ایرلند شمالی محصور] در دریای عربی بالقوه متخاصم» در نظر گرفته شده بود(۳۳)، هم‌چنین گفته شده که ابزاری باشد جهت جلوگیری از تهدید یهودی‌های اروپای شرقی، که اکثر از آن‌ها [مانند کارل مارکس و لئون تروتسکی] کمونیست بودند. در اروپا احساسات یهودستیزی غالبا سیاسی بود و منحصر به آلمان نازی نبود

آرتور بالفور(Arthur Balfour) که ترتیب  ارائه اعلامیه معروف را به لرد روتشیلد(Rothschild) داد(۳۴)، بخشی از نخبگان یهودی‌ستیز انگلیس بود که گفته می‌شود از مستعمره صهیونیستی به‌عنوان ابزاری جهت کاهش جمعیت یهودی اروپا پشتیبانی می‌کردند.(۳۵)

برعکس، ادوین ساموئل مونتاگو(Edwin Samuel Montagu)، تنها یهودی عضو کابینه لیود جورج (Lloyd George ) و تنها سومین وزیر یهودی در تاریخ انگلیس، به‌شدت مخالف صهیونیسم و ایده مستعمره یهودی در فلسطین بود(۳۶). وی گفت: «مایلم دیدگاه خود را ثبت کنم که سیاست دولت همایونی ضدیهودی است و بنابراین، زمینه را جهت تقویت سامی‌ستیزها در همه کشورهای جهان فراهم می‌کند… تصور می‌کنم که [این] به‌معنای این‌ست که محمدیان(Mahommedans) و مسیحیان(Christians) باید راه را برای یهودی‌ها باز کنند و این‌که یهودی‌ها باید در همه مقام‌های ترجیحی قرار گیرند و بطورعجیب و غریبی با فلسطینی‌ها معاشرت کنند، به‌همان‌صورتی‌که انگلیس با انگلیسی‌ها یا فرانسه با فرانسوی‌ها ارتباط دارند… [بنابراین] از این به‌بعد با یهودی‌ها در هرکشوری بجز فلسطین به‌عنوان بیگانه برخورد‌ می‌شود». صهیونیسم باز هم ابزاری جهت اخراج یهودی‌های اروپا از کشورهایشان فراهم می‌کند.

در سال‌های ۱۹۳۰ بوند کارگری لهستان(The Polish Labour Bund)(۳۷) هم از صهیونیست‌ها(که در آن‌زمان بین یهود‌ی‌ها در هر دو کشور آلمان و لهستان بدنام بود)، به‌عنوان «صهیونیست‌های سامی‌ستیز» انتقاد نمود، زیراکه جهت مهاجرت یهودی‌ها تبلیغ می‌کردند ولی هم‌زمان هم به تقویت نیروهای سامی‌ستیز در لهستان می‌پرداختند.

به‌عبارتی دیگر، حمایت از اسرائیل در آمریکا توسط گروهای برتری‌طلب سفیدپوست(۳۸) انجام می‌گیرد، زیراکه برخی از آن‌ها(مانند انگلیسی‌ها) نیز اسرائیل را به‌عنوان سپری مقابل اعراب و مسلمان‌ها می‌بینند؛ ازجمله صهیونیست‌های مسیحی وابسته به کتاب مکاشفات یوحنا(آخرالزمانی) که با نابودی یهودی‌ها در اسرائیل(۳۹) و بقیه  یهودستیزها دیدگاه‌های مشترک دارند. در نوامبر ۲۰۲۳ یک «راه‌پیمایی برای اسرائیل» در واشنگتن(۴۰) برگزار شد که تیترش م،بلغ مسیحی یهودی‌ستیز، جان هیگی(John Hagee ) بود، اما هیچ روحانی یهودی در آن راه‌پیمایی شرکت نداشت.

هستند گروه‌های مذهی یهودی که همواره مخالف دولت برتری‌طلب یهودی‌اند، و با ملی‌گرایان فلطسطینی اهداف مشترک دارند. دیوید وایس(Dovid Weiss )(۴۱)، خاخام نچوری کارتا(Neturei Karta) می‌گوید: « ایدئولوژی دولت اسرائیل، صهیونیسم است که سعی می‌کند خودش را به‌عنوان دولت یهودی معرفی کند. آن‌ها مدعی‌اند که نماینده مذهب یهودی‌اند، و بنام خدا صحبت می‌کنند … مدعی اند که صدای یهودی‌های سراسر دنیا هستند که به خدا یا تورات(Torah) علاقه دارند، اما این دروغی بیش نیست».

کنگره مرکزی خاخام در مارس ۲۰۲۴، بزرگ‌ترین موءسسه حسیدی(Hasidic) آمریکای شمالی، صهیونیسم « و سازمان‌هایش [مانند] ای دی ال (ADL- Anti-Defamation League)(لیگ ضدافترا) و ایپک(AIPAC)(کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل) را با «نکوهش کوبنده ای» محکوم نمود(۴۲) …ما به‌عنوان یهودی‌های آمریکایی، عیقا مخالف سیاسی کردن سامی‌ستیزی هستیم. هم‌چنین، هر کار خلاف‌ ناچیز را که فقط منجر به تشدید نفرت می‌شود، مورد توجه قرار دارد. زیرا که ضررش به ما می‌رسد و سودش برای آژانس‌های مهاجرتی اسرائیل، [که] از افزایش هر نوع سامی‌ستیزی در جماعت یهودی‌های پراکنده بهره مند می‌شوند.» اما اطلاعیه آن‌ها توسط اکثر رسانه‌های غربی نادیده گرفته شد.

صهیونیست‌‌ها تلاش می‌کنند که به یهودی‌های صهیونیست‌ستیز، چه سکولار و چه مذهبی «یهودی‌های متنفر از خود» برچسب بزند، عبارتی که خودش سامی‌ستیز خوانده می‌شود. درواقع، اسلاوی ژیرک(Slavoj Žižek) فیلسوف اسلاوانیایی می‌گوید که صهیونیسم سامی‌ستیز شده، زیراکه با ساخت کلیشه‌هایی مانند «یهودی متنفر از خود» سامی‌ستیز شده است. وی نتیجه‌گیری می‌کند که صهیونیسم «به منبع اصلی سامی‌ستیزی جهان تبدیل گشته است.»(۴۳)

از آغاز نسل‌کشی ۲۰۲۳–۲۰۲۳ غزه، صفوف یهودی‌های صهیونیست‌ستیز افزایش یافته است. هزاران یهودی، تحت شعارهای «نه بنام ما-  به‌نام ما کشتار نکنید»(۴۵)، »یهودی‌ها علیه اشغال»(۴۶)، «صدای یهودی‌ها برای صلح»(۴۷) و «تکرار هولوکایت هرگز و برای هیچ‌کس»(۴۸)، صدایشان را به تظاهرات همبستگی جهانی با فلسطینی‌ها و علیه قتل‌عام غزه توسط اسرائیل اضافه نموده اند. صهیونیست‌ها این یهودی‌ها را به‌عنوان «یهودی‌های متنفر از خود» حقیر می‌کنند(۴۹).

اتحادیه بین المللی یادبود هولوکاست( IHRA-The International Holocaust Remembrance Alliance ) تلفیق صهیونیسم با یهودیت را مسخره نموده و آن‌را سامی‌ستیزی وحشتناک «تعریف» می‌کند. بااین‌حال، این تلفیق در شیوه‌های لیگ ضدافترای مستقر در آمریکا که تظاهر می‌کند اقدامات نفرت نژادی علیه یهودی‌ها را ثبت می‌کند کاملا عیان است. به‌هرحال، همان‌گونه که در گزارش «فضای دانش‌گاه پیش و پس از حملات تروریستی حماس» نشان داده شد، داده‌های آن‌ها ترکیبی است آلوده با وقایع یهودستیزی و انتقاد از اسرائیل.(۵۰)

در گزارش لیگ ضدافترا به به‌اصطلاح سامی‌ستیزی «تظاهرات ضداسرائیلی» اشاره نموده، که منجر به آن شده که مردم (یهودی‌ها و غیریهودی‌ها)، چنان‌چه به «هویت یهودی یا دیدگاه» آن‌ها نسبت به اسرائیل پی ببرند، احساس »ناراحتی»، و «امنیت کم‌تری» می‌کنند. همه چیز تا پیش از اکتبر ۲۰۲۳ به اندازه کافی بد بود، اما اگر بدون اشاره به کشتار اسرائیل در غزه(۵۱)، لیگ ضدافترا از «سامی‌ستیزی» صحبت کند، مردم را می‌خنداند، زیرا که تظاهرات جهانی در دفاع از غزه به‌اندازه کافی گویای این‌ واقعیت است که با هدف محکومیت جنایت‌های اسرائیل و حامیانش صورت می‌گیرد. هم‌‌چنین وقایع «سامی‌ستیزانه» لیگ ضدافترا شامل هزاران یهودی صهیونیست‌ستیز می‌شود که باعث شده صهیونیست‌ها احساس« ناراحتی» کنند.

نویسنده صهیونیست، روبرت گولدبرگ(Robert Goldberg) ادعامی‌کند که همه روشن‌فکران یهودی صهیونیست‌ستیز[مانند پیتر بینارت( Peter Beinart)، دوو ماکسمن(Dov Waxman)، اوریل ابولف(Uriel Abulof) و مایکل بارنت(Michael Barnett))]، «ستون پنجم»(۵۲) حماس هستند، که« یک‌بار و برای همیشه به‌دنبال نابودی یهودی‌ها هستند.» گولدبرگ از این عصبانی شده است که این افراد به ‌تأکید منشور سال (۵۳)۲۰۱۷ حماس اشاره می‌کنند که مخالف مستعمره یهودی‌است، ولی با دین یهودی مخالفتی ندارد. حماس در سال ۲۰۱۷(۵۴) تصریح می‌کند «که مناقشه‌اش با پروژه صهیونیستی است و نه با یهودی‌ها به‌خاطر مذهبشان. مبارزه حماس با یهودی‌ها نه به‌خاطر مذهب یهودی، بلکه علیه صهیونیست‌هائی‌ست که فلسطین را اشغال کرده اند. به‌هرحال، این صهیونیست‌ها هستند که همیشه یهودیت و یهودی‌ها رابا پروژه استعماری و نهاد غیرمشروع‌شان می‌شناسانند.»

حماس سابقه فرقه‌گرایی مذهبی دارد، اما موضع رسمی آن‌ها(حداقل از سال ۲۰۱۷) و تقریبا همه رهبران مقاومت فلسطین از (ابتدا) بین یهودیت و استعمار اسرائیل تفاوت قائل می‌شوند. مشکل آن‌ها با پروژه استعماری‌ست و نه با مذهب یهود. برعکس، این صهیونیست‌های اسرائیلی‌ هستند که به سوءاستفاده کنندگان اصلی یهودی‌ها تبدیل گشته اند.

ما باید مراقب بسیاری از ادعاهای دروغین نژادپرستی استعمارگران باشیم که همواره بدترین آتش‌بیار معرکه نژادپرستی و عواقب مرگ‌بارش بوده اند.