21/12/2024

چرا حتی بهترین کشور جهان در زمینه‌ی برابری جنسیتی با خشونت جنسی دست و پنجه نرم می‌کند؟

در تحقیقات جدید مشخص شد که تجاوز جنسی بیشتر از سایر تجربیات استرس‌زا در زندگی با علائم PTSD مرتبط است.

ظاهرا ایسلند باید بهشت زنان باشد. این کشور پردرآمد اسکاندیناوی ۱۵ سال متوالی است که در صدر رده‌بندی جهانی برابری جنسیتی مجمع جهانی اقتصاد قرار دارد و در نیم قرن گذشته، زنان و مردان به طور مساوی رهبری این کشور را بر عهده گرفته‌اند.

اما یک تحلیل مهم جدید نشان می‌دهد که شهرت بین‌المللی این کشور با یک هشدار قابل‌توجه همراه است: حدود ۴۰ درصد از زنان ایسلندی تا کنون مورد تجاوز جنسی یا فیزیکی قرار گرفته‌اند و بسیاری از آنها با اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) دست و پنجه نرم می‌کنند.

رانویگ سیگوروینسوتیر، دانشیار روانشناسی دانشگاه ریکیاویک است، او در این باره گفت: «آنچه شما انتظار دارید این است که در کشوری با برابری جنسیتی بالا، قربانی‌های کمتری داشته باشیم.

این مطالعه که در ژورنال JAMA Network Open منتشر شد، حدود ۲۸۲ هزار زن ۱۸ تا ۶۹ ساله در ایسلند را مورد بررسی قرار داد و از آنها در مورد «موقعیت‌های استرس‌‌زای زندگی» از قبیل مرده‌زایی، بچه‌دارشدن، طلاق و تبعیض و تحقیر جنسی پرسیده‌اند.

از هر سه زن، دو نفر گفتند که یا شاهد تجارب ناخواسته‌ی تبعیض و تحقیر جنسی بوده یا قربانی مستقیم آن بوده‌اند، که آن را به شایع‌ترین عامل استرس‌زای زندگی تبدیل می‌کند.

محققین پشت این مطالعه در دانشگاه ایسلند همچنین علائم PTSD (اختلال استرس پس از سانحه) پاسخ‌دهندگان را ارزیابی کردند و دریافتند که به طور کلی، ۱۵.۹ درصد از زنان احتمال PTSD داشتند.

ارتباط بین خشونت جنسی، تروما و سلامت

زنانی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند یا در اسارت بوده‌اند، نسبت به زنانی که هر عامل استرس‌زای دیگری از جمله داشتن فرزند، مرگ ناگهانی خشونت‌آمیز، یا تجربه‌‌ی یکی از‌‌ بلایای طبیعی را داشته‌اند بیشتر در معرض PTSD هستند.

سیگوروینسوتیر هشدار داد که داده‌های شیوع ممکن است کمی اغراق‌آمیز باشد زیرا افرادی که سابقه‌ی خشونت جنسی دارند بیشتر احتمال دارد این نظرسنجی را تکمیل کنند، اما با اینحال این مطالعه تایید می‌کند که به نظر می‌رسد خشونت جنسی عامل مهمی در PTSD باشد.

او گفت: «این مسئله بارها و بارها در سراسر جهان غرب تکرار شده است.» دو گروه بزرگی که از PTSD بیشتر رنج می برند، زنانی هستند که از نظر جنسی قربانی شده‌اند و هنوز با علائم آن دست و پنجه نرم می‌کنند.

این مطالعه نشان داد که خشونت جنسی برای زنانی که برای اولین بار در سن کمتر از ۱۲ سالگی مورد حمله قرار گرفته‌اند و همچنین برای کسانی که توسط شریک عاطفی یا یکی از بستگان مورد تجاوز قرار گرفته‌اند، مانند والدین، آسیب‌زاتر است.

نویسندگان مطالعه گفتند: «ما آمار قابل‌توجهی از زنانی را یافتیم که دهه‌ها پس از آخرین حمله، PTSD را تجربه کرده‌اند و مزمن‌بودن PTSD پس از قرار‌گرفتن در معرض چنین آسیب‌هایی را تایید می‌کنند.»

این یافته‌ها در ادامه‌ی یک مطالعه‌ی کوچکتر منتشر‌شده در سال گذشته بود که روندهای مشابه را شناسایی کرده بود، با این تفاوت که مطالعه‌ی قبلی هم شامل مردان می‌شد هم زنان.

این مطالعه نشان داد که زنان تقریباً چهار برابر مردان قربانی خشونت جنسی می‌شوند و بیشتر احتمال دارد که سایر برخوردهای جنسی ناخواسته را تجربه کنند.

تجزیه و تحلیل دیگری در ایسلند نشان داد که زنانی که در محل کار خشونت جنسی را تجربه کرده‌اند، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب، اقدام به خودکشی، مشکلات خواب و نوشیدن الکل هستند.

پارادوکس جنسیتی کشورهای شمال اروپا

در مجموع، این نتایج شهرت ایسلند برای برابری جنسیتی را زیر سوال برد، اما ایسلند تنها کشور پردرآمد شمال اروپا نیست که با این نوع خشونت مواجه است.

این مطالعه همچنین خاطرنشان کرد که فنلاند، دانمارک و سوئد همگی سطح بالاتری از تجاوز جنسی یا فیزیکی را در طول زندگی در مقایسه با بقیه‌ی اروپا گزارش کرده‌اند.

با این حال، تفاوت‌های ظریفی در پارادوکس کشورهای شمال اروپا به چشم می‌خورد. مردم آنجا ممکن است با توجه به آزادی عمل و بیان، تمایل بیشتری به افشای حملات خود داشته باشند، که تا حدی نرخ‌های بالای گزارش‌ها را توضیح می‌دهد.

علاوه بر این، زمانی که محققان اسپانیایی میزان خشونت شریک جنسی و عاطفی را در کشورهای اروپایی بررسی کردند، اختلاف بین کشورهای شمال اروپا و کشورهای دیگر به میزان قابل‌توجهی کاهش یافت.

سیگوروینسوتیر گفت: «به نظر می‌رسد که در واقع، پارادوکس کشورهای شمال اروپا تنها زمانی اعمال می‌شود که به قربانی‌شدن مادام‌العمر زنان نگاه کنید.»

به گفته‌ی محققان، این امر می‌تواند به این دلیل باشد که مردم شمال اروپا تمایل دارند در طول زندگی خود شرکای بیشتری داشته باشند و به طور موثر فرصت‌های بیشتری برای ایجاد روابط توهین‌آمیز دارند، نه صرفا به این دلیل که مردان در آنجا ذاتا خشونت بیشتری دارند.

سیگوروینسوتیر گفت: «این ممکن است به ما بگوید که برابری جنسیتی صرفا به خشونت مربوط نمی‌شود، بلکه به نحوه‌ی واکنش جامعه به آن نیز مربوط است.»

به عبارت دیگر، خشونت علیه زنان لزوما به اینکه آیا جامعه برابری جنسیتی را در اولویت قرار می‌دهد یا نه بستگی ندارد، که نشان می‌دهد خنثی‌کردن خشونت یک چالش فرهنگی و سیاستی متمایز بوده و نیازمند اقدامات خاص خود است.

نحوه‌ی مبارزه با خشونت جنسی

در سال‌های اخیر، دولت ایسلند بودجه‌ی پناهگاه‌های زنان را افزایش داد، کمپین‌های آگاهی عمومی را تأمین مالی کرده و اصلاحات موثری برای روشن‌کردن خشونت و تعقیب جنسی دیجیتال در قانون جنایی انجام داده است.

 سیگوروینسوتیر گفت که کار بیشتری برای رسیدگی به این مشکل نیاز است. به عنوان مثال می‌توان به عواملی چون روند عدالت کیفری سریعتر برای قربانیان خشونت، خدمات عمومی بیشتر برای حمایت از قربانیان و تلاش بیشتر برای پر‌کردن شکاف بین سیستم مراقبت بهداشت عمومی کشور و مراقبت از سلامت روان اشاره کرد.

او افزود، همچنین حمایت اجتماعی که قربانیان پس از خشونت دریافت می‌کنند – یا دریافت نمی‌کنند – کلیدی است.

تحقیقات او در ایسلند نشان می‌دهد که وقتی فردی پس از افشای تجاوز جنسی خود واکنش منفی دریافت می‌کند، احتمال به خطرافتادن سلامت روان او بسیار بیشتر است.

اما او همچنین دریافت افرادی که تجربیات خود را با یک دوست، یکی از اعضای خانواده یا شخص دیگری به اشتراک می‌گذارند، به طور قابل‌توجهی بیشتر احتمال دارد که یک واکنش مثبت دریافت کنند.

سیگوروینسوتیر در پایان گفت: «من فکر می‌کنم مردم کم‌کم متوجه خواهند شد … که تروما چقدر رایج است و پیامدهای آن چقدر می‌تواند جدی باشد.»

euronews